سرگذشت کسانی که به دین اسلام مشرف می‌شوند، همواره شنیدنی است، به‌ویژه اگر بدانیم که انسان حقیقت‌جویی پیچ‌وخم‌های بسیاری را پشت سر گذاشته و دست آخر، تحصیل علوم اسلامی را تنها مایۀ رفع عطش خود یافته است. «حجره‌ای برای گانگستر» ترجمه‌ای است از «Over the Wall»؛ کتابی که «مایکل بوث» دیروز و شیخ «حامد حسین وقار» امروز، سرگذشت مسلمان شدنش را در آن شرح داده است. این شرح‌حال شنیدنی را گام‌به‌گام در همین صفحه بخوانید.

 

مقدمه

وقتی کسی به دین اسلام درمی آید - یا بهتر بگوییم، برمی‌گردد - تا پایان عمر با پرسش‌های بسیاری روبه‌رو می‌شود: «چرا مسلمان شدی؟ چه‌کسی در این راه کمکت کرد؟ نظر پدر و مادرت دربارۀ مسلمان شدن تو چیست؟» اتفاق دیگری که می‌افتد این است که فرد زیر بمباران تعریف و تمجیدها قرار می‌گیرد. مورد معروفش این است که: «خوش به حالت! تو یک مسلمان واقعی هستی، چون تحقیق کرده و از میان میلیون‌ها طریق دیگر، اسلام را انتخاب کرده‌ای.» اگر کسی چنین سؤالاتی از من بپرسد، من بین تازه‌مسلمان و مسلمان‌زاده تفاوتی نمی‌بینم. در واقع، تولد در یک خانوادۀ مسلمان، نعمت به نظر می‌رسد، اما تنها مایۀ امتیاز فرد بر دیگران، تقواست. هرکس تقوای بیشتری داشت، بهتر است؛ فرقی نمی‌کند که تازه‌مسلمان باشد یا مسلمان‌زاده. مثل اکثر تازه‌مسلمانان، این سؤالات خیلی خیلی زود قدیمی می‌شوند. امروز من به‌خاطر زندگی در کشوری اسلامی به‌مدت حدود یک دهه، شاید آن‌قدر با پرسش‌هایی از این دست روبه‌رو بوده‌ام که نمی‌توانم آنها را به خاطر بیاورم. دیگر از این‌همه سؤال خسته شده‌ام، ولی قبول دارم که مسلمان شدن یک غیرمسلمان برای دیگران جالب است و حتی به آنها انگیزه می‌دهد. این، یکی از اهداف من از نوشتن این کتاب است. از خدا می‌خواهم به انسان‌ها کمک کند تا با خواندن این کتاب، اسلام را دین برحق و انتخابی ماندگار بیابند. همچنین از خدا می‌خواهم که این کتاب، الهام‌بخش و مایۀ تقویت معنوی مسلمانان، چه تازه‌مسلمانان و چه مسلمان‌زادگان، شود.

پیش از این هم قصد داشتم دست‌به‌کار نوشتن چنین کتابی شوم، اما همیشه خجالت مانعم می‌شد. ولی اخیراً با گروهی از تازه‌مسلمانان بسیار متدین، از قم راهیِ تهران شدم. این عده از طریق «بنیاد بین‌المللی همکاری اسلامی» (IslamIFC) برای زیارت به ایران آمده بودند. ما در این سفر به دیدار «سید رضی شیرازی» - یکی از نوادگان مرجع معروف، آیت‌الله شیرازی، صاحب فتوای معروف تنباکو - رفتیم. او از علما و عرفای بلندپایۀ شیعه است که در تهران زندگی می‌کند. ایشان به ما توصیه کرد که حتماً سرگذشت مسلمان شدن خود را بنویسیم تا دیگران را در این راه کمک کنیم. سپس ایشان دفتری به ما نشان داد که شهادت افراد زیادی به حقانیت اسلام در آن ثبت شده بود. این افراد به دست این سیّد اسلام آورده بودند و تعدادشان بیش از ۴۰۰ نفر بود!

از خداوند می‌خواهم که من را به‌خاطر قصورهای بسیارم ببخشاید و از او می‌خواهم که به من قوتی بدهد تا کتابی بنویسم که دیگران را به راه راست هدایت کند و نیز یاری‌گر کسانی باشد که در راه راست قرار دارند. همچنین از خدا می‌خواهم که همۀ خوانندگان، این کتاب را با دید باز و بدون هیچ‌گونه پیش‌داوری دربارۀ اسلام و خود من مطالعه کنند. یقین دارم که برخی افراد با خواندن بخش‌هایی از زندگی من شگفت‌زده خواهند شد و فقط از خدا می‌خواهم که از این نوشته‌ها برای تقویت معنوی خود بهره بگیرند.

در پایان، تعجیل در فرج امام زمان(عج) را از درگاه خداوند متعال خواستارم.

مقدمه کتاب "حجره ای برای گانگستر"

نوشته مایکل بوث

ترجمه عبدالله زاده مهنه

منبع : سایت با مومنان

ادامه دارد ان شا الله ...

 
yahoo reddit facebook twitter technorati stumbleupon delicious digg
 
  • ادریس

    سلام مقدمه جالبی بود البته هنوز از گانگستری چیزی نگفتید اما مشتاقم بدونم ایشون گذشته خودش را تا چه اندازه بی پرده بیان می کنه!!!!

  • حسینی

    البته جالب تر عکس پروفایل ایشونه که ملبس به خرقه روحانیته آقا این مورد نداره؟ فردا نگید نگفتن؟!!

 

پیام های سیستم

پیام های سیستم

 
 

ارسال ایمیل

پیام های سیستم

پیام های سیستم

پاسخ به نظرات

پیام های سیستم

پیام های سیستم