آقای اسکار سالوادور نحوه آشنایی شما با اسلام چگونه بود؟

وقتی که در دانشگاه بودم , چند درس مشترک با دانشجویان رشته مردم شناسی داشتیم . یک از آنها , درسی بود که راجع به ادیان بحث می کرد , همان جا بود که من با ادیان مختلف آشنا شدم و همانجا بود که مجبور شدم با دین خودم نیز آشنا شوم . چون مسیحیت یک دین ارثی بود مانند لباسی که مردم آنجا از اسپانیا به ارث برند یا همین لهجه ای که الان باهش صحبت می کنم .من مسیحی بودم و دعا می خواندم ولی هیچ چیز راجع به مسیحیت نمی دانستم . چند شک در ذهن من پیدا شد . من پیش یک کشیش رفتم و از ایشان پرسیدم : ببینید پدر , چگونه است که ما مسیحیان می گوییم که خداوند بزرگ , خالق همه موجودات است اما در دعا می خوانیم Santa María Madre de Dios یعنی حضرت مریم (س) مادر خداوند است ! ایشان گفت  شما این را درک نمی کنیید زیرا یکی از راز های دین مسیحیت است !

 به نظر شما آیا حق نداریم از عقاید دین خودمان متوجه شویم ؟ پیش کس دیگری رفتم که ضعیف تر بود . ایشان گفت که حضرت عیسی (ع) هم خدا و هم پسر خدا است از طرفی حضرت مریم (س)  مادر حضرت عیسی  (ع) است , پس مادر خداوند است .

بنابراین دینی که برای من منطقی نداشت را کنار گذاشتم تا اینکه ترجمه سوره اخلاص را خواندم و همان چیزی را پیدا کردم که می خواستم , یعنی خداوندی که نه پسر دارد و نه پدر ! بلکه تنها یکی است .

من سه سال در حال تحقیق بودم تا اینکه ایمان آوردم و مسلمان شدم. 

آقای مصطفی سالوادور , اولین کسی که از تصمیم شما با خبر شد که بود ؟

به هیچ کس نگفتم . اما وقتی که می خواستم مسلمان شوم به یک مشکل خوردم . و آن اینکه هرجا رفتم یک مسلمان پیدا نکردم ! چه برسد به مرکز و چیز شبیه به این.

به همین خاطر من در اولین تعطیلات به کشورهای همسایه رفتم که با مسلمانان آشنا شوم . به گواتمالا , هندوراس , کاستاریکا , نیکاراگوئه و مخصوصاً پاناما که مسلمان زیاد دارد رفتم و بلاخره در روز جمعه در گواتمالا أشهد أن لا إله إلا الله و أشهد أنّ محمد رسول الله گفتم و الحمد لله اولین مسلمان السالوادور شدم .

آقای مصطفی سالوادور , اطرافیان شما چه برخوردی داشتند ؟

شانزده سال پیش بود . در آن زمان من خانواده خودم را داشتم چون چهار سال قبلش متاهل شده بودم . به همسر گفتم مسلمان شدم  .ایشان از علاقه من به اسلام و سفرهایم خبر داشت . در آن زمان برخوردش خوب بود و اگر امروز از ایشان بپرسید , خواهد گفت اسلام شوهر من را عوض کرده . چون من به خاطر کار خوب و درآمد بالا , غرور زیادی داشتم و همیشه به دیگران از بالا نگاه می کردم . وقتی اسلام آوردم  خیلی عوض شدم.

 

 
yahoo reddit facebook twitter technorati stumbleupon delicious digg
 
 

پیام های سیستم

پیام های سیستم

 
 

ارسال ایمیل

پیام های سیستم

پیام های سیستم

پاسخ به نظرات

پیام های سیستم

پیام های سیستم